برچسب : نویسنده : reza almas021 بازدید : 181
روزی مرد خسیسی که تمام عمرش را صرف مال اندوزی کرده بود و پول و داریی زیادی جمع کرده بود، قبل از مرگ به زنش گفت: من می خواهم تمامی اموالم را به آن دنیا ببرم .او از زنش قول گرفت که تمامی پول هایش را به همراهش در تابوت دفن کند.زن نیز قول داد که چنین کند.چند روز بعد مرد خسیس دار فانی را واداع کرد.
زن نیز قول داد که چنین کند. وقتی ماموران کفن و دفن مراسم مخصوص را بجا آوردند و می خواستند تابوت مرد را ببندند و ان را در قبر بگذارند،ناگهان همسرش گفت: صبر کنید. من باید به وصیت شوهر مرحومم عمل کنم.بگذارید من این صندوق را هم در تابوتش بگذارم.دوستان آن مرحوم که از کار همسرش متعجب شده بودند به او گفتند آیا واقعا حماقت کردی و به وصیت آن مرحوم عمل کردی؟زن گفت: من نمی توانستم بر خلاف قولم عمل کنم.
همسرم از من خواسته بود که تمامی دارایی اش را در تابوتش بگذارم و من نیز چنین کردم.البته من تمامی دارایی هایش را جمع کردم و وجه آن را در حساب بانکی خودم ذخیره کردم.در مقابل چکی به همان مبلغ در وجه شوهرم نوشتم و آن را در تابوتش گذاشتم، تا اگر توانست آن را وصول کرده و تمامی مبلغ آن را خرج کند !!!
برچسب : نویسنده : reza almas021 بازدید : 198
سوم دبیرستان یه معلم داشتیم خفن قاطی و بی اعصاب بود.یه رفیق هم داشتم خیلی مشنگ وخل وضع بود. یه روز اومد کنار من ردیف اول نشست کیفشو هم گذاشت رو میز . این آقا معلمه هم حواسش نبود جلو میز ما واستاده بود همینجور که درس میداد هی گچو تو دستش میچرخوند تهشو میزد رو کیف این.
این پسره هم نامردی نکرد خیلی شیک و مجلسی دستمال کاغذی درآورد چشم تو چشم معلم شروع کرد به تمیز کردن کیفش آقا یه دفه معلمه قاطی کرد رفت تخته پاک کن رو کشید تو جا گچی جلو تخته دو سه بار بعد اومد زد رو کیف این بدبخت بعد 2 تا با تخته پاک کن زد تو صورتشو بعدشم دستای گچیشو گرفت تو صورت پسره فوت کرد.
کلاس رفت رو هوا من که اینقدر خندیدم اشک از چشام اومد معلمه هم خندش گرفت کلاسو تعطیل کرد
خدا حفظش کنه چقدر معلم با حالی بود
برچسب : نویسنده : reza almas021 بازدید : 152
برچسب : نویسنده : reza almas021 بازدید : 170
انشا یک بچه دبستانی در مورد ازدواج (اوج خنده)
پدرم همیشه میگوید:
"این خارجیها که الکی خارجی نشدهاند، خیلی کارشان درست بوده که توی خارج راهشان دادهاند"
البته من هم میخواهم درسم رابخوانم؛ پیشرفت کنم؛ سیکلم را بگیرم و بعد به خارج بروم. ایران با خارج خیلی فرغ دارد. خارج خیلی بزرگتر است. من خیلی چیزها راجب به خارج میدانم.
تازه دایی دختر عمهی پسر همسایهمان در آمریکا زندگی میکند. برای همین هم پسر همسایهمان آمریکا را مثل کف دستش میشناسد. او میگوید: "در خارج آدمهای قوی کشور را اداره میکنند"
مثلن همین "آرنولد" که رعیس کالیفرنیا شده است
ما خودمان در یک فیلم دیدیم که چطوری یک نفره زد چند نفر را لت و پار کرد و بعد... البته آن قسمتهای بیتربیتی فیلم را ندیدیم اما دیدیم که چقدر زورش زیاد است، بازو دارد این هوا. اما در ایران هر آدم لاغر مردنی را می گذارند مدیر بشود. خارجیها خیلی پر زور هستند و همهشان بادی میل دینگ کار میکنند. همین برجهایی که دارند نشان میدهد که کارگرهایشان چقدر قوی هستند و آجر را تا کجا پرت کردهاند.
ما اصلن ماهواره نداریم.
اگر هم داشته باشیم؛ فقط برنامههای علمی آن را نگاه میکنیم. تازه من کانالهای ناجورش را قلف کردهام تا والدینم خدای نکرده از راه به در نشوند. این آمریکاییها بر خلاف ما آدمهای خیلی مهربانی هستند و دائم همدیگر را بقل میکنند و بوس میکنند. اما در فیلمهای ایرانی حتا زن و شوهرها با سه متر فاصله کنار هم مینشینند. همین کارها باعث شده که آمار تلاغ روز به روز بالاتر بشود.
در اینجا اصلن استعداد ما کفش نمیشود و نخبههای علمی کشور مجبور میشوند فرار مغزها کنند. اما در خارج کفش میشوند.
مثلاً این "بیل گیتس" با اینکه اسم کوچکش نشان میدهد که از یک خانوادهی کارگری بوده، اما تا میفهمند که نخبه است به او خیلی بودجه میدهند و او هم برق را اختراع میکند. پسر همسایهمان میگوید اگر او آن موقع برق را اختراع نکرده بود؛ شاید ما الان مجبور بودیم شبها توی تاریکی تلویزیون تماشا کنیم.
از نظر فرهنگی ما ایرانیها خیلی بیجمبه هستیم. ما خیلی تمبل و تنپرور هستیم و حتی هفتهای یک روز را هم کلاً تعطیل کردهایم. شاید شما ندانید اما من خودم دیشب از پسر همسایهمان شنیدم که در خارج جمعهها تعطیل نیست. وقتی شنیدم نزدیک بود از تعجب شاخدار شوم. اما حرفهای پسر همسایهمان از بی بی سی هم مهمتر است.
ما ایرانیها ضاتن آی کیون پایینی داریم. مثلن پدرم همیشه به من میگوید "تو به خر گفتهای زکی". ولی خارجیها تیز هوشان هستند. پسر همسایهمان میگفت در آمریکا همه بلدند انگلیسی صحبت کنند، حتا بچه کوچولوها هم انگلیسی بلدند. ولی اینجا متعسفانه مردم کلی کلاس زبان میروند و آخرش هم بلد نیستند یک جملهی ساده مثل I lav u بنویسند. واقعن جای تعسف دارد.
این بود انشای من
پسر بهشتی❤رضاsedaღ♥♥ღ...برچسب : نویسنده : reza almas021 بازدید : 197
برچسب : نویسنده : reza almas021 بازدید : 242
برچسب : نویسنده : reza almas021 بازدید : 202
ویرگول هم نشدیم هر کی بهمون رسید مکث کنه !
قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم !
خربزه هم نشدیم هر کی می خورتمون پای لرزش هم بشینه !
موبایل هم نشدیم ، روزی هزار بار نگامون کنی !
پایان نامه هم نشدیم ازمون دفاع کنن !
آهنگ هم نشدیم ، دو نفر بهمون گوش کن !
مانیتور هم نشدیم ازمون چشم بر ندارن !
پسر بهشتی❤رضاsedaღ♥♥ღ...
برچسب : نویسنده : reza almas021 بازدید : 227
برچسب : نویسنده : reza almas021 بازدید : 166
برچسب : نویسنده : reza almas021 بازدید : 170